سه عبارت معماری داخلی ، طراحی داخلی و دكوراسیون داخلی معمولا به غلط به جای یكدیگر مورد استفاده قرار می گیرند. گرچه هر سه بخش های مشتركی با هم دارند و هدف همه آنها بهبود كیفیت زندگی از طریق بهبود فضاست ، اما مترادف هم نیستند. تخصص معماری داخلی در مقیاس انسانی و در ارتباط با فضاهای عمومی و شخصی است. مباحث تخصصی مرتبط با معماری داخلی مباحثی چون روانشناسی رفتار ، ساختارها و خدمات پشتیبانی ، مواد و مصالح ساختمانی ، رسانه های ارتباطی ، ارگونومی و .. است.
طراحی داخلی و دکوراسیون داخلی
طراحی داخلی و دکوراسیون داخلی دو واژه ای هستند که معمولا با یکدیگر اشتباه گرفته می شوند اما حقیقت این است که واقعا نمی توان این دو واژه را به جای هم به کار برد. شباهت های زیادی بین این دوشغل وجود دارد، آنقدر که سخت است بتوان گفت مرز مشخص بین این دو حرفه چیست. اگرچه با این حال، کمی بیش از یک تفاوت ناچیز بین آنچه که یک فرد را طراح داخلی می کند و آنچه که یک فرد را دکوراتور داخلی می کند، وجود دارد.
برخی از این تفاوت ها نامحسوس هستند و بعضی واقعا قابل توجه. در ادامه تفاوت های این دو حرفه بررسی شده است و می توانید با استفاده از این مطلب برای خود تفاوتی میان این دو تخصص قائل شده و انتخاب کنید که واقعا به خدمات کدام یک از آنها نیاز دارید.
معماری داخلی
معماری داخلی، تخصصی است که نیاز به تمرین و آموزش رسمی دارد. تخصص در این شغل با مطالعه رنگ ها و پارچه ها، تمرینات طراحی با استفاده از کامپیوتر (CAD)، ترسیم، برنامه ریزی فضایی، طراحی مبلمان، معماری و غیره به وجود می آید. اکثر طراحان بعد از فراغت از تحصیل با یک کمپانی یا طراح داخلی که به صورت حرفه ای مشغول فعالیت است همکاری می کنند تا بتوانند در آینده شرکت شخصی خود را تاسیس کنند.
در طرف مقابل دكوراتورها كسانی هستند كه تنها با سطح ظاهری فضا سرو كار دارند. اغلب آنها دوره های تخصصی را گذرانیده و آموزش دیده اند. بسیار واضح است كه علی رغم اشتراكات بسیار ، این سه رشته مترادف هم نیستند و در حوزه ای كاری متفاوتی فعالیت فعالیت می كنند. جامعه طراحان داخلی آمریكا، طراح داخلی را چنین تعریف می كند: متخصصی برای طراحی فضاهای داخلی با عملكرد و كارایی بالا كه تخصص خود را از طریق آموزش های رسمی كسب كرده است. مهمترین بخش حرفه یك طراح داخلی ، داشتن هنر و علم درك رفتار مردم به منظور ایجاد فضاهای كاربردی خلاقانه درون ساختارهایی ست كه معماران داخلی طراحی كرده اند.
7 اصل در طراحی داخلی
1. نور ( عنصری كه توان دیدن را به فرد می دهد) 2. فرم ( توده ی فیزیكی یك شی است كه سه بعدی بوده و وزن دارد) 3. فضا ( همان محدوده ی در دسترس كاربر است)4. بافت ( مشخصه ای از یك شی ، كه با لمس كردن یا دیدن به چشم می آید) 5. شكل ( خط بیرونی یك شی را تكیل می دهد) 6. رنگ ( همان خاصیت بصری فرم است) 7. حجم ( عنصر مهم طراحی داخلی است كه بصورت اجسام توپر تو خالی نمایان گشته است).
سبك شناسی در طراحی داخلی
آسیا منطقه ای است بزرگ با سبك های مختلفی چون : ایرانی ، هندی ، چینی ، عربی و ژاپنی. در فرهنگ شرق دور یك اصل مهم حكمفرماست و آن اصل رابطه با طبیعت است. فرهنگ شرق دور با رمز و راز و غرق دن در نیروهای طبیعت عجین شده است. استفاده از رنگهای گرم از مشخصات سبكهای آسیایی است. جهان بینی شرق دور بر اساس تعادل و تعامل میان یین و یانگ است. بر اساس این نظریه ، جهان متكی بر اصول مثبت و منفی ای است كه در همه چز نفوذ كرده است.
از ویژگی های سبك ژاپنی می توان به : سبكی فراخ – سادگی – روشنی و … اشاره نمود. یكی از اصول این نوع طراحی كم كردن جزئیات و توجه به سادگی است. باغ آرایی ژاپنی یكی از معروفترین شیوه های طراحی فضای سبز است. این شیوه بر پایه استفاده از آب ، سنگ ، سنگریزه و .. استوار است. سنگ در این فرهنگ مقدس است. ژاپنی ها در مكتب شینتو معتقدند سنگ روح طبیعت را در خود جای داده است.
طراحی داخلی و دکوراسیون چینی ها در طراحی داخلی تابع سه اصل زیر اند: سادگی ، انرژی و طبیعت. كاربرد چوب به عنوان یك متریال طبیعی زیاد در این سبك به چشم می خورد. فنگ شویی سبكی است از زیبایی شناسی چینی! این سبك جزیی از فرهنگ خاور دور است. فنگ شویی در صدد اعتدال بخشیدن میان انرژی هاست. مهمترین اصل فنگ شویی پرهیز از انباشتگی و بی نظمی است.
مبانی هنرهای تجسمی
هنرهای تجسمی به آن دسته از هنرهایی گفته می شود كه قابلیت شكل پذیری و تجسم دارند و مستقیما با خس بینایی قابل درك اند. مبانی هنرهای تجسمی را می توان به قاعد درك زبان بصری و ایجاد اثر در هنرهای تجسمی تعبیر نمود. همه عناصر هنر تجسمی از عناصر بصری معینی شكل گرفته اند. كیفیت بصری عبارتند از روابطی كه در روند سازمان دادن و نظم بخشیدن به عناصر بصری مطرح می شوند. نوع استفاده از عناصر بصری در اثر تجسمی كیفیت حسی خاص و عمومی ایجاد می كند. تضاد و كنتراست می تواند باعث توجه و تاكید بر موضوع خاصی در یك تابلو نقاشی باشد و القا كننده حس آرامش و سكون و یا … شوند. روند سامان بخشیدن به یك اثر هنری تركیب یا كمپوزیسیون نامیده می شود.در تركیب بندی است كه وحدت اثر بعنوان كلی كه دارای انسجام درونی است ، تحقق می یابد. در یك تركیب موفق اجزا از كل قابل تفكیك نیستند. كادر یا قاب تصویر محدوده ی فضا یا سطحی است كه اثر تجسمی و تصویری در آن ساخته می شود.
به طور كلی منظور از كادر، همان محدوده ای از سطح است كه هنرمند برای ارائه و اجرای اثر خود بر می گزیند. فضای درونی یك كادر زمانی معنا پیدا می كند كه یك عنصر بصری در درون كادر انرژی بصری آن را فعال نماید. كیفیات بصری عبارتند از : 1. تناسب 2. تعادل 3. تقارن 4. وحدت 5. توازن 6. تاكید 7. كنتراست 8. حركت 9. ریتم 10.
هماهنگی چیدمان: اصول اولیه : 1. توجه به كاربری فضا و روانشناسی موقعیت 2. شناخت سبك متداول در چیدمان 3. روانشناسی رنگ 4. محل قرارگیری 5. شناخت كادر در طراحی داخلی 6. ارگونومی 7. شناخت تاثیر نور 8 . شناخت سبك 9. فضاهای كلاسیك.
فضای مدرن
توجه كامل به ارگونومی – استفاده از متریال و ایده های جدید – ایجاد تصاد در فضاها – ایجاد تعادل كاملا نامتقارن – توجه به رنگ قبل از توجه به فرم – استفاده ی حداكثری از نور – مبلمان محدود – استفاده از رنگهای تند در كنار سفید ، سیاه و خاكستری – استفاده از رنگ قرمز برای ایجاد فضای تاكیدی – استفاده از فضاهای مینیمال – استفاده از فضا و وسایل بصورت چند كاربری.
توصیه های كاربردی در طراحی داخلی
استفاده از هاله ای از رنگ صورتی در اتاق های كم نور و كم وسعت به همراه استفاده از پرده ها ، مبلمان و دیوارها با تركیبی از رنگ سفید و كرم. می توانیم اتاقهای بی روح و بی رنگ را به وسیله ی نصب پرده های خوش رنگ و طرحدار با نوارهای طلایی و یراق های منگوله دار می توان به محیطی تازه تبدیل نمود.