توپوگرافی چیست؟ به عمل نقشه برداری از یک مکان برای تعریف سطح، ویژگیهای طبیعی و ساخته شده توسط انسان ها یا به تعبیر دیگر به مطالعه سطح زمین برای تعیین عوارض طبیعی و مصنوعی نقشه برداری توپوگرافی گفته می شود.
این عوارض طبیعی و مصنوعی در توپوگرافی شامل ارتفاعات سطح، رودخانه ها، حوضچهها، دریاچه ها، جاده ها، مسیرهای پیاده روی، بناهای تاریخی و موارد دیگر است.
نقشه توپوگرافی چیست؟
نقشه توپوگرافی نقشه ای است که با استفاده از منحنی های میزان، درک مناسبی از ویژگی های سهبعدی سطح زمین نظیر کوه، درهها، رودها و دیگر عوارض طبیعی و مصنوعی را فراهم میکند.
این نقشه به منظور نمایش پستی ها، بلندی ها و شکل عوارض سطح زمین مورد استفاده قرار می گیرد. نقشه توپوگرافی از پرکاربرترین نقشه ها و ابزاری برای تعیین ارتفاع نقاط و فاصله بین نقاط به شمار می رود.
روش های تهیه نقشه توپوگرافی
به طور کلی ترسیم نقشه توپوگرافی توسط روش های جمع آوری داده نقاط از سطح زمین و پیاده کردن این داده ها بر روی کاغذ یا نرم افزار به دست می آید. این روش ها شامل روش های نقشه برداری و سنجش از دور است.
منحنی میزان
منحنیهای میزان در نقشههای توپوگرافی خطوطی فرضی هستند که تمام نقاط آنها دارای یک ارتفاع میباشند. یک نقشه توپوگرافیک ، چیزی نیست جز تعدادی خطوط ساده که گاه به صورت پیچ در پیچ و گاه به صورت صاف کشیده شدهاند. به این خطوط ، خطوط حد فاصل یا Contour lines میگویند. این خطوط ، نمایشگر مکانهایی بر روی نقشه هستند که نسبت به یک نقطه مرجع دارای ارتفاع ثابتی هستند. یعنی اگر شما یکی از این خطوط contour را دنبال کنید تمامی نقاطی که با این خط مشخص شدهاند ارتفاع یکسانی دارند.
رويكرد و روش شناسی انجام پروژههای توپوگرافي
براي تهيه نقشه توپوگرافي از يك منطقه در هر مقياسي پس از ابلاغ از طرف كارفرما و تحويل منطقه كاري از طرف
مشاور مراحل عمليات زميني به ترتيب زير انجام ميپذيرد :
شناسايي در اين مرحله اكيپ شناسايي به منطقه اعزام شده و منطقه را از لحاظ توپوگرافي و عوارض مصنوعي و طبيعي شناسايي مینمايد و مرحله طراحي ايستگاهها جهت پيمايشهاي اصلي و فرعي با توجه به دستورالعمل سازمان نقشه برداري و نظر كارفرما از نظر فواصل بين ايستگاهها و نظر كارفرما مشخص ميشود.
در طراحي پيمايشها بايستي توجه شود كه حداكثر اضلاع يك پيمايش اصلي از پانزده ضلع تجاوز ننمايد و همچنين فواصل اضلاع بين دو ايستگاه متوالي از هزار متر تجاوز نكند و اگر منطقه كاري وسيع باشد و بيش از يك پيمايش اصلي در منطقه نياز باشد براي ايجاد پيمايشهاي بعدي هر پيمايش بايستي با پيمايش مجاور حداقل يك ضلع مشترك داشته باشند. و پيمايشهاي فرعي كه با اتكاء به پيمايشهاي اصلي ايجاد میگردد. حداكثر اضلاع يك پيمايش فرعي نبايد از دوازده ضلع تجاوز کنند و همچنين فواصل اضلاع بين دو ايستگاه متوالي بيش از پانصد متر تجاوز نباشد.
مختصاتدار كردن تمامی رئوس پيمايش های اصلی و فرعی
اين مرحله به دو صورت قابل انجام است :
الف : به روش مستقيم زميني
ب : با استفاده از گيرندههای GPS
الف: مختصاتدار كردن رئوس پيمايشهای اصلي و فرعی به روش مستقيم زمينی
در اين روش پيمايشهاي ايجاد شده از طريق قرائت زواياي تمامي رئوس پيمايش و تمامي طولهاي مجاور انجام ميشود. براي مختصات دار كردن ايستگاهها به اين روش در مرحله طراحي بايستي دقت كرد كه هركدام از رئوس پيمايش به راس قبلي و بعدي ديد داشته باشد همچنين زوايا بايستي دو كوپل قابل قبول قرائت شوند و طولها نيز به صورت دو طرفه و از هر طرف پنج بار قرائت شوند و در برگهاي مخصوص طول و زاويه يادداشت شوند.
در حالت كلی پيمايشهای مورد استفاده به دو صورت ايجاد میشود :
1 : پيمايشهاي بسته
در اين نوع پيمايش از يك نقطه شروع و دوباره به همان نقطه میرسيم در اين نوع پيمايش براي تعريف سيستم مسطحاتي براي پيمايش بايستي پارامترهاي مبدا , جهت و مقياس براي سيستم تعريف شود. به همين جهت اولا نقطه شروع پيمايش بايستي يك نقطه از قبل معلوم باشد تا مبدا سيستم معرفي شود و براي معرفي جهت سيستم بايستي مختصات X يا Y يكي از نقاط مجاور مبدا معلوم باشد تا بتوان جهت (شمال) سيستم را تعريف كرد و براي تعريف مقياس چون در پيمايش طول بين دو نقطه اندازه گيري شده است بنابراين مقياس سيستم از قبل تعريف شده است.
يا اينكه براي تعريف جهت و مقياس براي سيستم كافيست علاوه بر مبدا يك نقطه مجاور مبدا نيز معلوم باشد که اين دو نقطه يا از طريق مشاهده توسط گيرنده هاي GPS صورت مي گيرد و يا اينکه دو نقطه شبکه با فرض مبدا و جهت شمال فرضي داراي مختصات ميشوند.
2 : پيمايشهای آنتنی بسته :
باید گفت در اين نوع پيمايش از دو نقطه معلوم شروع و در آخر به دو نقطه معلوم ديگر ميرسيم و در اين روش دو نقطه معلوم اول براي تعريف سيستم و دو نقطه معلوم دومي براي كنترل خطاهاي پيمايش مورد استفاده واقع ميشود. در اين روش نقاط معلوم شروع و انتهاي پيمايش بايستي در يک سيستم مختصات باشند.
ب : مختصات دار كردن رئوس پيمايشهای اصلی و فرعی با استفاده از گيرندههای GPS
در اين روش با استفاده از گيرندههای سه فركانسه GPS بسته به وسعت منطقه ابتدا چند پيمايش اصلي براي منطقه ايجاد ميشود به اين صورت كه رئوس اين پيمايش حداكثر حدود چند كيلومتر از هم فاصله دارد و زمان قرائت بين ايستگاهها نيز طوري طراحي ميشود كه تمامي نقاط پيمايش اصلي هم از ايستگاه رفرانس و هم هر ايستگاه پيمايش نسبت به ايستگاه قبلي و بعدي پردازش شوند. در اين حالت مختصاتي كه از طريق ايستگاه رفرانس براي رئوس پيمايش بدست ميآيد.
به روش آنتني و مختصاتي كه هر نقطه نسبت به نقطه قبلي بدست ميدهد روش پيمايش با GPS ميگوييم كه در اين حالت براي هر نقطه اصلي پيمايش دو نوع مختصات بدست مي آيد كه با مقايسه اين دو نوع مختصات اولا دقت قابل قبول روش آنتني ثابت ميشود ثانيا يك پيمايش بسته با GPS ايجاد ميشود و خطاي پيمايش نيز مشخص ميشود و دقت بالاي تعيين موقعيت GPS در نقشه برداري ثابت ميگردد. سپس بسته به مقياس نقشه ايستگاههاي نقشه برداري مورد نياز در منطقه طراحي شده و تمامي ايستگاهها به روش پيمايش مثلثي قرائت ميشوند.
اگر خواسته باشيم رئوس پيمايشهاي اصلي و فرعي را با استفاده از گيرندههای GPS مختصاتدار كنيم نيازي به داشتن ديد مستقيم بين رئوس پيمايش نميباشد و كافيست هر راس فقط به يكي از رئوس پيمايش ديد مستقيم داشته باشد تا بتوان هنگام برداشت عوارض نسبت به آن را صفر كرد.